«خدایا، وقتی انسان این بچههای بسیجی را میبیند که با چه اطمینانی از بهشت و دوزخ سخن میگویند، از خودش شرمنده میشود. آنوقت ما چطور خود را روشنفکر بدانیم و این واژه را با خود حمل کنیم؟ به قول اماممان، امروز این مردمند که چراغ راه روشنفکرانند. ما تازه ادعا داریم که میخواهیم مسائل مردم را حل کنیم. مسائل خودت را حل کن، مسائل مردم پیشکشت! پس چرا ما به خود مغروریم؟ آخر چه داریم؟ ذرهای از صفا و خلوص این مردم، ای برادر، برای من و تو کتابی است که تا آخر عمر هم نخواهیم توانست که بخوانیم. خدایا چه کنم؟ چرا من نمیتوانم مانند این مردم عاشق باشم؟ عاشق تو. عشقی که منتهای آمال من است.»
شهید سید مرتضی آوینی
برگرفته از فیلم "پیام امیر و یادگار حسن"